به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ یکی از وظایف وزارتخانههای فرهنگ و هنر در سراسر جهان جمع آوری و انتشار اطلاعات و اسناد پیرامون هنرمندان و اهالی فرهنگ در هر کشوری است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ایران به عنوان متولی اصلی جریانهای مرتبط به فرهنگ و هنر باید در این حوزه فعال باشد. به عبارتی اگر پژوهشگر و یا تاریخنگاری قصد نگارش کتابی درباره فرهنگ و هنر ایران را دارد، باید برای دریافت اطلاعات و مواد خام پژوهش به این وزارتخانه مراجعه کند. به نظر میرسد که تاکنون این وزارتخانه در این موضوع کمکار بوده است.
در ابتدای دهه ۸۰ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصمیم گرفت تا مجموعه «فرهنگ هنرمندان معاصر ایران» را با مدیریت و سرپرستی قاسمعلی فراست، از نویسندگان و پژوهشگران نامآشنای کشور تهیه کند. این فرهنگ زندگینامه تمامی هنرمندان در همه رشتههای هنری مابین سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۸۶ را دربر میگرفت. چهرههای مهمی چون زندهیادان رضا سیدحسینی، سید حسن حسینی و همینطور مصطفی رحماندوست و عباس جهانگیریان از دبیران و اعضای شورای سیاست گذاری این فرهنگ بودند. همچنین گروههای پژوهشی متعددی نیز در استانها تحت نظارت قاسمعلی فراست با وظیفه پژوهش و نگارش زندگینامه هنرمندان برجسته هر استان تشکیل شده بود. بودجه مهمی نیز به این پروژه اختصاص پیدا کرد، اما با وجود آماده شدن نزدیک به ۸۰ کتاب از این مجموعه، اما پروژه در سال ۸۷ متوقف شد و هنوز خبری از انتشار آن نیست.
خبرنگار مهر تصمیم گرفت که چند و چون آماده سازی و انتشار این فرهنگ را در گفتوگو با قاسمعلی فراست رسانهای کند. این نویسنده برجسته کشور اما صرفاً به ارائه اطلاعاتی درباره این پروژه اکتفا کرد و قول داد تا پس از اتمام نگارش آخرین اثر در دست تالیفش، درباره این موضوع گفتوگوی مفصلی با مهر داشته باشد.
شاید نام بسیاری از هنرمندان ممنوع باشد
عباس جهانگیریان، دبیر بخشهای رادیو، سینما، تئاتر و تلویزیون «فرهنگ هنرمندان معاصر ایران» درباره روند تولید و چرایی عدم انتشار این فرهنگ به مهر گفت: در این پروژه قرار بود زندگینامه هنرمندان در رشتههای مختلف اعم از سینما، تئاتر، رادیو، تلویزیون، موسیقی، هنرهای تجسمی و ادبیات نوشته شود. به عبارتی این پروژه ۹۰ سال زندگی هنرمندان ایران است. بیوگرافیهای آماده شده از یک تا ۱۰ صفحه میشدند و تا جایی که به خاطر دارم زندگینامه هنرمندان تئاتر در پنج جلد و زندگینامه هنرمندان سینما در ۱۰ جلد آماده شده بود.
وی افزود: آنچه در ذهنم مانده این است که از این مجموعه بین ۷۰ تا ۸۰ مجلد آماده شده بود و گویا آقای فراست زندگینامه هنرمندان استانها را نیز زودتر از بقیه مجلدات آماده و برای انتشار ارسال کرده بود.
جهانگیریان درباره علت عدم انتشار این مجموعه نیز گفت: مقصر عدم انتشار این مجموعه قطعاً معاونت فرهنگی وزارت ارشاد دولت همان دوره است. شاید یک دلیل منتشر نشدن این باشد که امروزه طرح نام بسیاری از هنرمندان، بویژه در حوزه سینمای پیش از انقلاب ممنوع است. به نظر من معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این دوره حداقل میتوانست بررسی کند که مشکل در کجاست؟
جهانگیریان اضافه کرد: حتی در این دوره میتوانستند اطلاعات محتوای تولید شده را تبدیل به سایت جامعی کرده و منتشر کنند تا پژوهشگران فرهنگ و هنر اگر اطلاعاتی درباره هنرمندی میخواهند به این سایت مراجعه کنند. در این سالها بارها اتفاق افتاده که پس از درگذشت هنرمندی بزرگ و شاخص، برای تهیه مستندی درباره او یا برگزاری مراسم بزرگداشت با من تماس گرفته و خواستار فیلم یا سندی درباره آن هنرمند تازه درگذشته شدهاند. من هم هربار اعتراض کردهام که چرا با من تماس گرفتهاید و به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مراجعه نمیکنید؟ در همه جای دنیا وزارتخانههای فرهنگ و هنر متولی ارائه این اطلاعات هستند.
دو وزیر و سه معاون وزیر از انتشار یک فرهنگنامه درماندهاند
جهانگیریان در بخش دیگری از سخنان خود به اهمال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تولید و ارائه زندگینامههای هنرمندان و همچنین جمع آوری و آرشیو اسناد مربوط در این حوزه اشاره کرد و گفت: امروزه محققان و پژوهشگران برای دریافت اطلاعات درباره هنرمندان نمیتوانند روی وزارت فرهنگ و ارشاد حساب چندانی باز کنند. حتی به نظر من تهیه فیلم مستند درباره هنرمندان ۶۰ سال به بالا نیز وظیفه این وزارتخانه است.
این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: اما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این موضوعات خود را کنار کشیده و سرگرم مسائل و «چیز» های دیگری است. این وزارتخانه فراموش کرده که اصلیترین وظیفهاش پرداختن به فرهنگ و هنر است.
جهانگیریان همچنین به تغییر وزرا و معاونان در این وزارتخانه اشاره کرد و گفت: به دلیل آنکه آقای فراست از عدم انتشار و هدر رفتن زحمتهایش بسیار دلخور و ناراحت بود، من پیگیر ماجرا شدم. به همین دلیل هم با دو وزیر و سه معاون وزیر درباره انتشار این پروژه صحبت کردم و همه آنها نیز قول دادند که به زودی این مشکل رفع شود، اما سالها از این ملاقاتها گذشته و هیچ اتفاقی رخ نداده است.
وی افزود: آخرین ملاقات من هم با آقای جوادی، معاون فرهنگی فعلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. او نیز قول رسیدگی داد و قرار شد نتیجه کار را به من اطلاع دهد که تاکنون خبری نشده است. شخصی را هم در وزارتخانه با عنوان آگاه به جزییات پرونده این پروژه به من معرفی کردند، اما من هربار با او تماس گرفتم نتوانستم پیدایش کنم.
ما از اعتبار اجتماعی خود هزینه کردهایم
پژوهشگر و نویسنده کتاب «فرهنگ تئاترهای تلویزیونی» در بخش دیگری از سخنان خود موضوع پاسخگو نبودن وزارت ارشاد را مطرح کرد و گفت: مشکلی که پاسخگو نبودن آنها ایجاد کرده این است که ما در مقابل هنرمندان و البته نویسندگانی که در این پروژه قلم زدهاند، پاسخگو هستیم. آقای فراست، من و دیگران سرمایه اجتماعی خود را در این راه هزینه کردهایم و بسیاری از هنرمندان شاید به اعتبار سرپرست و مجریان طرح حاضر به همکاری برای طرح زندگینامه و همچنین ارائه اسنادشان شدهاند.
جهانگیریان ادامه داد: ما شرمنده هنرمندان هستیم. گاهی پژوهشگران همکارمان ساعتها در منزل این هنرمندان بوده و وقت آنها را برای گفتوگو میگرفتند. گاهی هنرمندان نیز به دفتر ما میآمدند. به هر حال وقت و زمان آنها هدر رفته و هیچ اتفاقی هم رخ نداده است. چه میشد اگر اطلاعات تولید شده در این پروژه حداقل در سایتی زیر نظر قاسمعلی فراست منتشر میشد تا هم زحمات ما ۵۰، ۶۰ نفر هدر نمیرفت و هم اینکه وزارت ارشاد صاحب دانشنامهای میشد که همه میتوانستند از آن بهره ببرند. دانشنامهای که میشد آن را به روز کرد.
وی در پایان گفت: نمیدانم چرا دل مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به حال بودجه و هزینهای که صرف اینکار کردهاند، نمیسوزد؟ آنها با انتشار این مجموعه میتوانند کم کاری خود در زمینه ارائه اطلاعات به پژوهشگران را جبران کنند. من مشابه چنین پروژهای را برای سازمان صدا و سیما انجام دادم که منتشر شده است.
نظر شما